به گزارش خبرنگار ایبِنا، ابرهای تاریک بر آسمان ارز غالب مبادلات جهانی سیطریه همه گیر پیدا کرده است. علیرغم برخی اخبار مثبت مالی که در خبرگزاریهای رسمی ایالات متحده و شبکههای اجتماعی منتشر میشود که قسمت اعظم آنها جنبه تبلیغاتی برای نشان دادن دلار در جایگاه همیشگی خود دارد، اما در واقعیت، کشورها در حال کاهش اتکای خود به دلار آمریکا بوده و از طرف دیگر در حال پر کردن خزانههای خود را با طلا، یورو، یوان و سایر ارزها میباشند؛ لذا به نظر میرسد جهان برای شکست هژمونی دلار، در حال دستیابی به آمادگی کامل است.
در این بخش از مجموعه مقالات تبیین جایگاه متزلزل دلار در تجارت جهانی، به سراغ سرمقاله تحلیلی نشریه ایندیپندنت رفتهایم. سپاستین کندرات، تحلیلگر ارشد اقتصاد سیاسی این نشریه، از آخرین نفسهای دلار آمریکا در اقتصاد بینالملل پرده برداشته است.
پس از بحرانهای اخیر پیش آمده برای دلار ایالات متحده و اصرار فدرال رزرو بر افزایش مستمر نرخ بهره در جهت مهار تورم داخلی آمریکا، کشورهای جهان نسبت به ثبات اقتصاد ایالات متحده و سرنوشت آتی دلار دچار تردید شدید شدهاند. همین موضوع باعث شده است که بانکهای مرکزی جهان به سرعت مخازن دلاری خود را خالی کرده و به سایر ابزارهای ذخیره ارزش تبدیل کنند.
به عنوان نمونه، بانک مرکزی روسیه در سال گذشته به تلاشهای دلارزدایی خود سرعت بخشید و ۹۸ درصد از ذخایر دلاری خود را تخلیه کرد. سپس ۴۴ میلیارد دلار به یورو، ۴۴ میلیارد دلار به یوان و تقریبا ۱۳ میلیارد دلار به ۲۷۴ تن شمش طلا منتقل کرد.
قزاقستان و ترکیه در پایان سال ۲۰۲۲ میلادی ذخایر دلاری خود را به نصف کاهش دادند و هر کدام ۵۱ تن شمش طلا بارگیری کردند. چین ۳۷ درصد از ذخایر دلاری خود را فروخت و ۳۴ تن طلا خریداری کرد. ایرلند ۱۴ درصد از ذخایر دلاری خود، سوئیس ۶ درصد و ژاپن نیز ۲ درصد از ذخایر دلاری خود را تخلیه کرده است. در مجموع، حدود ۶۰ کشور در سال گذشته داراییهای دلاری بانک مرکزی خود را کاهش دادند و بیش از ۲۴ کشور در جهان ذخایر طلای خود را افزایش دادند.
همه این چرخشهای سنگین نسبت به دلار، نوید آمادگی گسترده کشورهای جهان برای عبور از دلار ایلات متحده دارد.
دولت ایالات متحده چندین دهه است که با پول مردم جهان، کار اقتصادی میکند؛ یعنی چه؟
یعنی بانکهای مرکزی اکثر کشورهای جهان به دولت آمریکا وام دلاری میدهند. دولت آمریکا با این وامهای دلاری کار اقتصادی میکند و بهره وامهای گرفته شده خود را به بانکهای مرکزی پرداخت میکند. نرخ بهرهای که ایالات متحده بابت وامهای خود به کشورهای جهان پرداخت میکند، بسیار پایین است.
چون نزدیک به ۴۵ درصد از بدهیهای جهان مبتنی بر دلار آمریکا است و حدود ۵۲ درصد از تجارت بینالملل به دلار انجام میشود. از آنجایی که بانکها در سراسر جهان به حجم بالایی برای انجام امور تجاری نیاز دارند، تقریباً ۶۲ درصد از ذخایر ارزی جهان به دلار نگهداری میشود. یعنی جذابیت دلار برای جامعه جهانی بسیار بالا است و کشورها تمایل دارند ذخایر دلاری خود را به آمریکا بدهند و در مقابلش، سودهای حتی کم دریافت کنند تا در این میدان بازی باقی بمانند؛ بنابراین تقاضای بالای جهانی برای دلار، نرخ بهره بدهی آمریکا را پایین نگه میدارد. چون بسیاری از مردم میخواهند دلار داشته باشند، میخواهند دلار بخرند. خرید بدهی ایالات متحده در قالب اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده یک راه آسان برای انجام این کار است و از آنجایی که افراد زیادی مایل به خرید این اوراق هستند، دولت آمریکا میتواند آنها را با نرخ بهره بسیار پایین به کشورها بفروشد.
اما این روند امروز در حال تغییر است و این تغییر و چرخش کشورهای جهان، میتواند به قیمت نابودی اقتصاد آمریکا تمام شود.
با دست دادن اعتماد کشورها به سیستم مالی ایالات متحده و فروش ذخایر دلاری خود و پر کردن مخازن بانکهای مرکزی خود با ارزهای دیگر، وضعیت بدهیهای خارجی ایالات متحده به بغرنجترین حالت خود در طول تاریخ اقتصادی این کشور خواهد رسید.
هنگامی که دلار جایگاه خود به عنوان ارز مرجع و ذخیره جهانی را از دست بدهد، ارزش آن نزد بانکهای مرکزی کاهش مییابد؛ بنابراین آمریکا مجبور است نرخ بهرهای که بابت دریافت وامهای کلان از کشورهای جهان میپردازد را افزایش دهد. از طرف دیگر، با بالا بردن مستمر نرخ بهره، ارزش دلارهایی که به اوراق قرضه دولتی تبدیل شده است، به شدت کاهش مییابد.
آمریکا با اقتصادی روبرو خواهد بود که ارزش سرمایههایش با شتاب بالا در حال سقوط است و توان بازیابی آن را ندارد. تنها دلیل سقوط نکردن دلار این است که در حال حاضر، ارزهای اصلی جهان قدرت و مرجعیت دلار را ندارند و هیچ ارز ذخیره جایگزین مناسبی وجود ندارد؛ بنابراین بانکهای مرکزی علی رغم نقصهای فراوان این ارز، همچنان مجبورند با اکراه از دلار استفاده کنند، اما این روند هم به مرور تغییر خواهد کرد و دلار حتی همین جایگاه متزلزل امروز خود را از دست خواهد داد.
درست است که اقتصاد جهان به مدیریت و راهبری اقتصاد ایالات متحده پیش میرود، اما این خانه بسیار بزرگ بر پایه و شالوده سست و غیر قابل اتکایی بنا شده است.
دولت ایالات متحده در پایان سال ۲۰۲۲ میلادی، ۳.۳ تریلیون دلار مالیات دریافت کرد و بیش از آن یعنی ۴.۱ تریلیون دلار هزینه کرد. همچنین آمریکا در سال گذشته فقط برای تامین هزینههای جاری خود مجبور شد ۷۷۹ میلیارد دلار دیگر وام از کشورهای جهان بگیرد. این مسئله باعث شد بدهی ملی ایالات متحده بیش از ۱.۲ تریلیون دلار افزایش یابد و به رقم باورنکردنی ۲۱.۵ تریلیون دلار برسد. بهره پرداختی این وامها به عدد ۳۷۱ میلیارد دلار افزایش یافته است و وزارت خزانه داری آمریکا هنوز برنامهای برای پرداخت این مبلغ اعلام نکرده است.
دفتر بودجه کنگره تخمین میزند که آمریکا در یک دهه آینده بیش از پیش برای بازپرداخت بدهی خارجی خود دچار مشکل خواهد شد و به خاطر تاخیر احتمالی در سررسید بازپرداخت تسهیلات کلان جهانی، از تعداد کشورهایی که حاضر به وام دهی دوباره به ایالات متحده شوند، کم خواهد شد و آمریکا به شدت برای تامین هزینههای جاری خود به مشکل بر خواهد خورد؛ بنابراین به نظر میرسد فاجعه فروپاشی اقتصاد داخلی آمریکا، با شتاب بیشتری از پیشبینیها در حال وقوع است.